کد مطلب:26081
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
لطفاً د رمورد طريقت صوفيه ،گذر تاريخي وشكل فعلي بخصوص اعتقادات واقعي اهل تصوف توضيح دهيد ؟
پيدايش فرقه صوفيه درتاريخ اسلام بطور دقيق مشخص نيست زيرا تحولات فكري وسير عقايد وآراء تدريجي است لكن از قرن دوم هجري گروه مخصوصي دراسلام پيدا شدند كه به خاطر لباس ، روش وسكونت خاص ، گوشه نشيني ، سختگيري برنفس واعتقاد تام برلطف خداوند ازبقيه مسلمانان ممتاز مي شدند ، مانند ابراهيم ادهم (ابراهيم ابن ادهم ) ،بشر حافي ، معروف كرخي وسفيان ثوري . ..
پس ازآن قريب به پنجاه سال اين كلمه دربسيط گسترش بود ودرآن ايام مقصود ازصوفيه ، جامعه عراق بود مقابل ملامتيه كه عرفاي خراسان بودند ، لكن اين انحصار درقرن چهارم ازميان رفت وهمه عارف مسلكان مسلمان صوفي نام گرفتند.
درقرن سوم هجري تصوف به مرحله رشد وكمال رسيد به طوري كه مي توان گفت تصوف واقعي ازقرن سوم هجري شروع شدهاست وسه تفاوت اساسي باتصوف قرن دوم دارد.
1 ـ دراين عهد تصوف، به تفكر وتدبر بيشتر اهميت مي دهد تابه رياضتهاي شاقه، چنان كه جنيد بغدادي وامثال او زندگي سخت وپرمشقت صوفيان عهد دوم ازقبيل ابراهيم ادهم ورابعه عدويه راكنار گذاشتند وآنرا تنها وسيله اي براي رسيدن به مطلوب دانستند.
2 ـ شيوع افكار وحدت وجودي بدان معني كه اتصال به خدا تنها منظور ومقصود صوفي است .
3 ـ دراين ايام صوفيه به شكل حزب وفرقه خاص درآمدند ومقررات ، رسوم وآداب فرقه اي يافتند . هرحزبي تحت راهنمايي وسرپرستي شيخ يا مرشد وپير قرار گرفت وافكار تازه ازقبيل عشق ، محبت ، عرفان ، معرفت ، فنا ، بقا وامثال آن وارد تصوف شد كهبااصول وافكار قديم يعني زهد وتعبد وطلب ، نجات اخروي وغيره متوازيا پيش مي رفت.
تصوف درمراحل ابتدايي نشو نماي خود بسيار ساده بود وازحدود قرآن وحديث وتشبه به پيامبر گرامي اسلام (ص) واولياي دين وزهد وتعبد ومقدم شمردن آخرت بردنيا تجاوز نمي كرد . سپس اين نظر شدت يافت وبه درجه مبالغه و افراط رسيد. از اين رو از ديدگاه شيعه متصوفه از فرق ضاله محسوب شده و روايات بسياري از ائمة معصومين( در ردّ آنها وارد شده است.
آنگاه به مرور ايام ما يه هاي ذوقي پيدا شد وصوفيان ازمنابع مختلف چيزهايي التقاط كرده به تصوف افزودند سپس به تدريج مفهوم تصوف تغييريافت ودرهرزماني تعريف آن عوض شد وهرمرشدي وپيشوايي بنحو خاصي ازآن تعبير كرد.
اين نكته راهم بايد درنظر داشت كه تصوف مسلكي است پرشور ونهضتي داراي روح حيات وصوفيه عناصر مختلفي را كه ازمنابع متنوع گرفته اند آن رادربوته ذوق مخصوص به خود ذوب كرده بشكل بديعي درآوردند ،چنان كه مولوي رامي توان بهترين مترجم ومعرف افكار فلسفه نوا فلاطوني دانست كه درمثنوي او كه درحكم دائره المعارف عرفا است ، عقايد نوافلاطوني ازقبيل عشق به خدا، وحدت وجود، فيضان وجود ازمبدا اول ، گرفتاري روح درزندان تن ودنيا وبازگشتآن به اصل خود ، عشق ، مشاهده ، تفكر ، سير درخود، وجد ، مستي ، بي خودي و . . .به شكلي بديع پرورش يافته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته ازفرهنگ دهخدا كلمه صوفيه
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.